نفت امروز /خیامیان گفت: صنعت نفت، صنعتی نیست که تجهیزات کم کیفیت را در آن بکار گرفت. در حقیقت صنعت نفت نباید مثل صنعت خودرو باشد! چونکه در این صنعت اگر قطعهای بیکیفیت به کار رود، یک پالایشگاه را به آتش میکشاند. قطعه باید از کیفیت کافی برخوردار باشد.
"اکنون موقعیتی پیش آمده که ما میتوانیم تجهیزات را راحتتر بفروشیم. قبل از تحریم همه به دنبال جنس خارجی بودند. اصلا به تولیدکنندهی داخلی کاری نداشتند. کسی سراغ تولید کننده داخلی نمیرفت؛ تا اینکه تحریم شدیم. بعد از تحریم، تولید کننده داخلی بیشتر مورد توجه قرار گرفت."
رضا خیامیان رییس انجمن سازندگان تجهیزات صنعت نفت معتقد است "سیاست" مانع از صادرات تجهیزات تولید داخلی شده است. هر چند بیش از ۷۰ درصد تجهیزات مورد نیاز را در کشور میسازیم؛ ولی رییس انجمن سازندگان تجهیزات صنعت نفت میگوید توان داخلی بیش از اینها است. به گفته او شرکتهای داخلی میتوانند بسیاری از تجهیزات وارداتی را با کیفیت بالا تولید کنند.
وی در پاسخ به این سوال که چرا این تجهیزات وارد میشوند، گفت: "منافع عدهای در واردات تجهیزات نفتی است." او از تمایز نگاهها در خصوص خرید قطعات داخلی و خارجی گلایه داشت و ابراز کرد: "در مورد خرید تجهیزات صنعت نفت نظارت خاصی وجود دارد. این نظارت بر قطعاتِ تولید داخل، نظارتی ۱۰۰ درصدی است و برای قطعات وارداتی کمتر. برای قطعات وارداتی نظارت را آسانتر میگیرند."
خیامیان ادامه داد: "اگر به دنبال علت باشیم و به قول معروف باریک شویم، به جواب نمیرسیم. سلسلههایی در این امر دخیل هستند." متن کامل این گفتوگو را بخوانید تا از نهان و آشکار تولید تجهیزات صنعت نفت در کشور مطلع شوید.
در حال حاضر اوضاع تولید تجهیزات نفت در داخل کشور را چگونه ارزیابی میکنید؟
در این خصوص میتوان از صنایع بالادستی و پایین دستی در صنعت نفت صحبت کرد. در برخی از اقلام، بیش از ۹۰ درصد از مایحتاج صنایع پایین دستی کشور، در داخل تولید میشود. این توانایی بخصوص در تجهیزاتِ ثابت بیشتر به چشم میآید. در مورد تجهیزات دوار که شامل پمپ، توربین و کمپرسور است، باز هم توان داخلی خوبی داریم. اما در برخی موارد مثل تولید توربین، به خارج وابسته هستیم. در خصوص تولید پمپ نیز مقداری مشکل داریم. برخی از پمپها را وارد میکنیم. هر چند در تلاش هستیم که جهت تولید پمپهای وارداتی، با شرکتهای خارجی یک شرکت واحد تشکیل دهیم و مشترکا به تولید این پمپها همت کنیم. البته ما در پی این نیستیم که همه چیز را در ایران بسازیم. باید ببینیم آیا بصرفه است که این کار به تولید انبوه برسد یا خیر. به هر حال با توجه به مسائل تحریم و مسائل داخلی، باید به هر طریقی این تجهیزات را در ایران بسازیم.
در ایران شرکتهای خوبی در زمینه تولید تجهیزات نفتی فعالیت دارند. از ۷۰۰ عضو انجمن تولیدکنندگان تجهیزات نفتی، ۱۲۰ شرکت، از شرکتهای دانش بنیان هستند. این شرکتهای دانش بنیان میتوانند نیازهای خارجی ما را تامین کنند. البته اکثریت شرکتها دارای مبنای "دانش فنآور" هستند. این مزیت خوبی برای صنعت نفت کشور محسوب میشود.
در صنایع پایین دستی در تجهیزات ثابت مثل مخازن ذخیره تحت فشار، بویلرها، برجها، رآکتورها و مبدلهای حرارتی، مشکل خاصی نداریم.اما در مورد تجهیزات دوار مقداری مشکل داریم.در تجهیزات بالادستی، تلاش کمتری صورت گرفته و بعضا در برخی اقلام بخصوص در اقلام اولیه که مربوط به مسائل ژئوفیزیک و زمینشناسی است، جزو واردکنندگان محسوب میشویم.
در خصوص تجهیزات سرچاهی مثل پمپها، خوشبختانه نیازی به خارج نداریم. اکثر تجهیزات سرچاهی در ایران ساخته میشود. در ۱۰ قلم کالایی که وزارت نفت خریدار آنها است، بسیاری از این تجهیزات در حال بومیسازی هستند. این حرکت بزرگی است که در کشور آغاز شده است. وزارت نفت برای خرید بسیاری از این تجهیزات بالادستی با تولیدکنندگان قرار داد منقعد کرد.
موضوع دیگر بحث کیفیت این قطعات است. آیا تولیدات داخلی در حوزه صنعت نفت، کیفیت تجهیزات خارجی را دارد؟
ببینید؛ صنعت نفت، صنعتی نیست که تجهیزات کم کیفیت را در آن بکار گرفت. در حقیقت صنعت نفت نباید مثل صنعت خودرو باشد! چونکه در این صنعت اگر قطعهای بیکیفیت به کار رود، یک پالایشگاه را به آتش میکشاند. قطعه باید از کیفیت کافی برخوردار باشد.
اعضای انجمن باید سه مولفه مهم رادر نظر بگیرند:"کیفیت، زمان تحویل و قیمت مناسب." البته در مورد زمان تحویل تجهیزات، گاها به دلیل زمان دریافت مواد اولیه، مقداری با مشکل مواجه هستیم که باید این موضوع حل شود. اشکالات مختلفی داریم که با رفع آنها میتوانیم توانمند شویم. در مجموع کیفیت تجهیزات داخلی خوب است و مشکلی از این جهت نداریم. به همین دلیل است که از کل تجهیزات نفتی، حدودا
۷۰ درصد را در داخل تولید میکنیم.
توان ما در تولید تجهیزات نفتی، نسبت به کشورهای منطقه چگونه است؟
در این زمینه نسبت به کشورهای منطقه توان خوبی داریم. البته کشورهای عربی نسبت به ما یک مزیت خوب دارند. آنها براحتی میتوانند با کشورهای اروپایی و آمریکایی رابطه داشته باشند.تجهیزات آنها منوگرام API دارند. تجهیزات ما چونکه منوگرام API ندارند، نمیتوان آنها را به کشورهای خارجی فروخت. این تفاوت ما با کشورهای عربی است. لذا ما مجبوریم با کشورهای خارجی همکار شویم، تا تولیدمان را به اعتبار API آنها بفروش برسانیم.
یعنی میتوان گفت مشکل ما در خصوص عدم صادرات تجهیزات نفتی دلیل سیاسی دارد؟
بله؛ مشکل همین است. البته فرایند فروش تجهیزات نفتی ما به کشورهای دیگر پیچیده است. به عنوان مثال عراق با وزارت نفت ایران قرارداد دارد که طی این قرارداد ما میتوانیم تجهیزاتمان را به عراق بفروشیم. از طرفی دیگر، بخش توسعه صنعت نفت عراق که در دست خارجیها است، از ما تجهیزات خریداری نمیکنند. این به جهت همان منوگرام API است.
از توان داخلی کشور در حوزه صنعت نفت صحبت کردید. مادام که در تولید داخلی چنین توانی داریم، چرا برای افزایش تولید نفت و توسعه میادین نفتی از شرکتهای خارجی مثل توتال کمک میگیریم؟
البته در حوزه نفت، مساله صرفا در تولید تجهیزات خلاصه نمیشود. بخشی دیگر از این مساله به دانش روز بر میگردد. توتال قرار بود پروژههای بالادستی را به فرجام برساند. با آمدن توتال به ایران، هم سرمایه لازم وارد میشد و هم دانش روز. قرار بود که از دانش و سرمایه توتال بهره بگیریم. ولی بالاخره توتال از ایران خارج شد. در آن زمان ما با آقای رییس جمهور جلسهای داشتیم. در آن جلسه اعلام کردیم که با خروج توتال، نباید نگران هیچ مسالهای شویم. مشخصا در زمان تحریم، شرکتهایی که سرمایه آمریکایی دارند، از ایران خارج میشوند. این مساله کاملا مبرهن است. پیشنهاد دادیم پروژه توتال را به ۱۰۰ پروژه کوچکتر تقسیم کنیم و در اختیار صنایع کوچک و متوسط قرار بگیرند. این صنایع کوچک و متوسط میتوانند کار توتال را انجام دهند. صنایع کوچک و متوسط اروپایی میتوانند با ما کار کنند. آنها سرمایه آمریکایی ندارند که از همکاری با ما معذور باشند. این پروژهها میتوانند اینگونه به فرجام برسند.
بعضا میشنویم که برخی از تجهیزات صنعت نفت ایران بیش از ۵۰ سال قدمت دارد. این مساله واقعیت دارد؟
تجهیزاتِ صنعت نفت مرتبا در حال تعویض شدن است. قطعاتی که لازم باشد، تعویض میشوند. شاید برخی قطعات آمریکایی سالها و بالای ۵۰ سال در حال کار کردن باشند؛ به عنوان مثال فلور آمریکا، تجهیزی را آماده کرده که بیش از ۵۰ سال است که کار میکند. اما فراموش نکنیم که این تجهیزات مدام ریتیوب میشوند. هر چند که اسکلت و تجهیزات اصلی آن مانده و کار میکند، اما مدام تعمیراتی بر روی آنها انجام میشود. "بویلر" ممکن است سالها در حال کار کردن باشد، اما سایر قطعات آن در صورت نیاز عوض میشود. در حقیقت بدنه آن نو میشود.
برخی کارشناسان میگویند، تجهیزاتی که قبل از انقلاب تا امروز کار میکنند، نیاز به تعویض اساسی دارند. اما به دلیل تحریم و یا نبود دانش داخلی، این تجهیزات تعویض نمیشوند.
البته وزارت نفت برنامه مدون تعمیراتی دارد. حین مشکلات، مرتبا تجهیزات تعویض شدهاند. البته برخی از تجهیزات هم به سمت فرسودگی رفتهاند و باید تعویض شوند. با این وصف اینگونه هم نیست که کارآیی نداشته باشند. کارآیی دارند، اما کارآیی آنها پایین است. برخی از تجهیزات ما نسبت به تجهیزات امروزی و جدیدتر، راندمان پایینی دارند. سیستمهایی وجود دارد که برق زیادی مصرف میکنند و باید تعویض شوند.
در حال حاضر چند درصد از تجهیزات صنعت نفت جمهوری اسلامی فرسوده محسوب میشوند و به تعویض نیاز دارند؟
بسیاری از تجهیزاتی که مناطق نفت خیز و فلات قاره دارند، نیاز به تعویض و سرمایهگذاری جدید دارند. اما درصد این مقدار را مشخص نیست.
چرا تعویض نمیشوند؟
البته تجهیزاتی که نیاز به تعویض دارند، مشخصا تعویض شدهاند. برخی از تجهیزات دیگر هم کار میکنند و برای تعویض نیاز به سرمایهگذاری دارند. با این وصف ما در این خصوص به مشکلی برخورد نکردهایم که مثلا فلان دستگاه دیگر کار نمیکند.
مدام این تجهیزات رینیو شدهاند. مناطق نفت خیز اعلام کردهاند که کار سرمایهگذاری برای تجهیزات مورد نیاز انجام ندهند. چراکه بهلحاظ مالی باید این پروژهها حمایت شوند.
این دستورالعمل جدید است؟
امسال در وزارت نفت در بسیاری از بخشها، خرجهای مربوط به سرمایهگذاری (بجز پروژهها) برای موارد داخلی انجام نمیشود. آنها پول این کار را ندارند. مسائل مالی باید حل شود. نمیشود پروژهای را انجام بدهند و تجهیزی را نصب کنند و تا سال بعد پولش را ندهند. برخی از شرکتها یک سال است که تجهیزات را تحویل دادهاند، اما پولشان را دریافت نکردهاند.
آیا به خاطر این بدحسابیها، شرکتی هم ورشکسته شده است؟
خوشبختانه خیر. این شرکتها عموما دولتی هستند. متاسفانه شرکتهای دولتی سهم زیادی از بودجه دارند. در بودجه اگر دقت کنیم این مساله به خوبی مشخص است. بودجه شرکتهای دولتی سه برابر بودجه عمومی کشور است. شرکتهای دولتی حجم عظیمی از بودجه را به خود اختصاص دادهاند. این شرکتها باید به دست بخش خصوصی سپرده شود. اگر این شرکتها خصوصی شوند، پتانسیل بیشتری مییابند. تقکر دولتی نمیتواند آنها را به نحو مناسبی مدیریت کند. این تفکر باید به طور واقعی خصوصی شود.
پالایشگاهها اکنون روی کاغذ خصوصی هستند. در حقیقت بهتر است بگوییم به بهانه خصوصیسازی این پالایشگاهها "خراب" شدهاند. پالایشگاهها بلاتکلیف هستند.
اکنون بیشتر سهام پالایشگاه تهران مربوط به سهام عدالت است. این پالایشگاه چگونه میتواند سرمایهگذاری کند؟ مدیر این شرکتها هنوز توسط دولتیها تعیین میشود. نهایتا مشخص نیست این پالایشگاه دولتی است یا خصوصی. باید خصوصیسازی واقعی صورت بگیرد. جالب اینجاست که سهم مالیات این شرکتهای دولتی، بسیار ناچیز است.
در برهه زمانی خاصی شاهد آتشسوزی در برخی از پتروشیمیها بودیم. این آتشسوزیها ارتباطی با تجهیزات استفاده شده داشت؟
مشخصا آن آتشسوزیها ارتباطی با تجهیزات استفاده شده داشتند. اما بخش ایمنی پتروشیمیها نیز مقصر بود. ضمن تلاش بیشتر، این مشکلات حل شد. در کل قطعاتی که ایرانیها تولید میکنند، ۱۰۰ درصد ایمن هستند. تجهیزاتی که منجر به آتشسوزی شده بود، اصولا تولید داخلی نبودند و وارداتی بودند.
این قطعات از کدام کشور وارد شده بود؟
بنابه گفتهها، از قطعه چینی بیکیفیت استفاده شده است. چین البته قطعه با کیفیت هم میسازد. اما ما قطعه بیکیفیت از چین وارد میکنیم.
آیا نظارتی به واردات قطعات در حوزه صنعت نفت وجود دارد؟
نظارت هست؛ اما این نظارت بر قطعات تولید داخل، نظارتی ۱۰۰ درصدی است و برای قطعات وارداتی کمتر. برای قطعات وارداتی نظارت را آسانتر میگیرند.
علت این نگاه متمایز چیست؟
اگر به دنبال علت باشیم و به قول معروف باریک شویم، به جواب نمیرسیم. سلسلههایی در این امر دخیل هستند. ما میتوانیم بسیاری از تجهیزات را در ایران تولید کنیم. اما در نهایت این قطعات از خارج وارد میشود.
اتفاقا این موضوع یکی از سوالات ما است. چند درصد از قطعات و تجهیزات وارداتی را میتوان در داخل کشور تولید کرد ولی در نهایت آنها را وارد میکنیم؟
خیلی از تجهیرات را میتوان در داخل ایران تولید کرد. اما باید این مساله را به صورت یک "مجموعه" ببینیم. تولید کننده، به اندازه کافی مشکلات دارد. او به فکر فروش، دارایی، بانک و ... است. اقسام گرفتاریها را دارد. از طرفی کسانی هم هستند که به دنبال اجناس خارجی هستند. با این اوصاف تحریم به ما کمک کرد تا جنس خارجی با حجم کمتری وارد شود. اکنون موقعیتی پیش آمده که ما میتوانیم تجهیزات را راحتتر بفروشیم. قبل از تحریم همه دنبال این بودند که جنس خارجی خریداری کنند. اصلا به تولیدکنندهی داخلی کاری نداشتند. کسی سراغ تولید کننده داخلی نمیرفت. تا اینکه تحریم شدیم. بعد از تحریم، تولید کننده داخلی بیشتر مورد توجه قرار گرفت.
وارد کنندههای این تجهیزات بیشتر چه کسانی هستند؟ در صنعت خودرو بارها از منافع مافیا نام برده میشود. آیا در مورد تجهیزات صنعت نفت هم اینگونه است؟
البته در این خصوص نمیتوان از مافیا اسم برد. عدهای در کشور هستند که منافعشان در واردات تجهیزات صنعت نفت است. برخی قوانین برای مقابله با این اوضاع باید عوض شود. وقتی تجهیزات داخلی را خریداری میکنند، کلی دردسر در پی آن است. مدام میپرسند که چرا از این شرکت خریداری کردید. این وضعیت برای تجهیزات خارجی وجود ندارد. در حال حاضر و بعد از تحریمها اوضاع مقداری بهتر شده است. بعد از شیوهنامهای که در خصوص خرید از داخل از سوی آقای وزیر در یک سال اخیر صادر شد، خرید خارجی کاهش یافته است. با این وصف برای پروژهها، هنوز خرید خارجی دارند. البته کسانیکه قصد واردات تجهیزات داشته باشند، به عناوین مختلف این کار را انجام میدهند.
از تحریمها صحبت کردید. آیا تحریمها بر تولید تجهیزات داخلی هم تاثیر داشته یا خیر؟
بالاخره بی تاثیر نیست. تولیدکننده داخلی برای دریافت مواد اولیه با مشکل مواجه شده است. به هر حال ما باید با این شرایط بسازیم. تولیدکنندگان تجهیزات نفت به دنبال این هستند که کارشان زمینگیر نشود. مسئولان باید به این مساله توجه ویژه داشته باشند. معتقدم که ما بیشتر گرفتار تحریم داخلی هستیم. اگر کسب و کار مقداری روان شود و بخش خصوصی وارد حیطه عمل گردد، نتایج خوبی عاید صنعت نفت کشور خواهد شد. بخش خصوصی مدیریت بهتری دارد.
به نظر شما چرا حاکمیت به بخش خصوصی اطمینان لازم را ندارد؟
در ایران بخش خصوصی را همیشه کوچک نگه داشتهاند. این کار را با سیاستهایی به سرانجام رساندهاند. به عنوان مثال، فروش یک تولید کننده هر چقدر بیشتر باشد، به صورت تصاعدی میزان مالیات هم افزایش مییابد. این درست نیست. البته اکنون مقداری بخش خصوصی رشد داشته است. در ادامه باید طوری عمل کنیم که شرکتهایی که رشد داشتهاند، توسعه یابند. شرکتهایی یافت میشوند که که قدمت بالایی دارند. باید این شرکتها را توسعه بدهیم. مثلا شرکتی را سراغ دارم که ۹۰ سال در اصفهان قدمت داشت. متاسفانه ضمن سیاستهای اقتصادی نادرست، این شرکت ورشکسته شد. نوسانات مواد اولیه در این ورشکستگی تاثیر داشت. گرانی ارز هم دخیل بود. سیاستهای اقتصادی بر این موضوع تاثیر داشت.
آینده صنعت نفت ایران را با توجه به مشکلات سیاسی اقتصادی موجود چگونه ارزیابی میکنید؟
مشکلات در ایران زیاد است. ولی ما خوشبختانه جوانان بسیار خوش فکری داریم که خوب عمل میکنند. اکنون در بخش پالایش، مدیران جوان وارد عرصه فعالیت شدهاند. آنها به دلیل جوان بودن میتوانند تحول ایجاد کنند. آنها میتوانند با استفاده از تجارب نیروهای قدیمی، تحولی در صنعت نفت ایران ایجاد کنند. من به این موضوع خوشبین هستم.
منبع:نفت ما