نفت امروز /این که بخواهیم بدون هیچ چون و چرایی پیشرفت صنعت گاز ایران را در گرو افزایش صادرات آن از طریق ال ان جی بدانیم چندان حرفه ای نیست، اما برخی افراد همچنان به فکر القای این تفکر اشتباه هستند که ایران باید به سمت الانجی حرکت کند.
تا همین چند سال پیش بود که ایران با معضل قطع گاز بخش خانگی، صنایع و پتروشیمی مواجه بود، اما این روزها با پشتوانه توسعه پارس جنوبی و افزایش تولید گاز ضمن رفع نیاز داخل،حتی میتواند صادرات گاز و کسب سهم بیشتر از بازارهای جهانی نیزنقش مهمی ایفا کند.
طبق آمار منتشر شده، مجموع تولید روزانه گاز کشور امروز به بیش از ۸۰۰ میلیون مترمکعب در روز رسیده که فراتر از نیاز داخلی است و حتی امکان برآورده کردن حجم قابل توجهی از نیاز کشورهای همسایه به گاز را نیز دارد.
همچنین پیش بینی می شود با راه اندازی همه فازهای پارس جنوبی، تولید گاز کشور به یک میلیارد و ۲۰۰ میلیون مترمکعب در روز افزایش پیدا کند که این موضوع مصرف کنندگان بزرگ گاز مانند اروپا و شبه قاره هند را به تکاپو انداخته تا بخشی از نیاز خود را از طریق ایران تامین کنند.
اما نکتهای که این روزها بیشتر مورد توجه قرار گرفته است این است که چرا با وجود برخورداری کشورمان از بزرگترین ذخایر گازی دنیا تاکنون به دلیل کمبود تولید در داخل، تحریم و وجود مشکل در مناسبات بین المللی، ایران نتوانسته آنگونه که شایسته است اقدام به صادرات گاز کند.
و با این که خط لوله و ال.ان.جی این روزها از مهم ترین روشهای صادرات گاز هستند اما ایران تاکنون تنها موفق به صادرات از طریق خط لوله شده است.
در وهله اول باید گفت، صادرات از طریق ال.ان.جی به تاسیسات و فناوری های پیشرفته ای نیاز دارد که در انحصار کشورهای محدودی است و ایران همواره تحت فشار تحریم ها بوده است اما آیا صادارت از طریق ال ان جی حتی در صورت امکان پذیر بودن روش مناسبی برای صادرات گاز ایران است؟
از سویی دیگربا این که ورود ایران به صادارت گاز از طریق ال ان جی همچنان مدافعان خود را دارد اما طبق نظر کارشناسان ورود ایران به الانجی به صورت گسترده،کاری اشتباه است.
به گفته کارشناسان، هر یک از دارندگان ذخایر گاز طبیعی با توجه به مؤلفههای مهمی همچون بازارهای هدف، موقعیت جغرافیایی، تعداد همسایگان، نقش گار در امنیت ملی و... راهبردهای مختلفی را برای صادرات گاز انتخاب میکنند. به عنوان نمونه کشور قطر راهبرد صادراتی خود را روی الانجی بنا کرده است؛ چراکه مجبور است برای صادرات گاز خود به این سمت حرکت کند. و این کشور بر خلاف کشورهایی مانند ایران، روسیه، ترکمنستان، آذربایجان و... ازتعدد همسایگان سود نمیبرد و به دلیل دسترسی آسان به آبهای آزاد، گاز طبیعی خود را مایع کرده و صادر میکند.
برای مثال قطر حدود ۶۰۰ میلیون مترمکعب تولید گاز دارد و با توجه به جمعیت ۲.۶ میلیون نفری خود، قاعدتاً بازار مصرفی در داخل ندارد و مجبور است گاز خود را صادر کند. جز خط لوله دلفین که کمتر از ۵۰ میلیون متر مکعب گاز را به امارات صادر میکند، از همین رو گاز این کشور در تأسیسات گازی به الانجی تبدیل شده و صادر میشود.
استرالیا نیز به همین شکل است؛ کشوری در قارهای دورافتاده که برای گاز خود چنین استراتژی را انتخاب کرده و آن را به صورت الانجی صادر میکند، اما در مقابل بیش از ۹۰ درصد گاز خود را از طریق خط لوله صادر کرده و آذربایجان و ترکمنستان نیز از این استراتژی برای صادرات گاز بهره میبرند.
در نتیجه، اینکه عنوان شود ایران باید تمرکز خود را بر الانجی قرار دهد، یک خطای راهبردی و نشانی از یک برداشت سطحی از مقوله گاز و ژئوپلتیک انرژی است. ایران با ۱۵ کشور مرز خاکی و دریایی دارد که اغلب این کشورها نیازمند گاز هستند.
نیاز کشورهای همسایه نشان میدهد سالانه بین ۱۰۰ تا ۱۲۰ میلیارد مترمکعب میتوان صادرات گاز به این کشورها داشت که این میزان را از طریق خط لوله و با هزینه کمتری نسبت به الانجی میتوان صادر کرد.
منبع:اختصاصی