نفت امروز / بارها نوشتهایم که یکی از خصلتهای برجسته وزیر نفت در واکنش به انتقادها، ارائه پاسخهای گزینشی و ناقص است؛ زنگنه به خوبی میداند با ارائه توضیحات دقیق و درست در گوشه رینگ قرار میگیرد و بر این اساس سعی میکند با فرافکنی و پررنگ کردن نقاطی خاص، عملکرد خود را «سفید» جا بیندازد.
نشست خبری اخیر او بار دیگر نشان داد وی به هیچ عنوان قصد ندارد موضوع توقف احداث خط لوله به نقطه صفر مرزی را روشن کند و در پاسخ به اینکه چرا صادرات گاز به پاکستان متوقف شدهاست،میگوید ما همه کار کردیم و این طرف پاکستانی است که یک متر هم خط لوله نصب نکردهاست. گرچه بخش نخست دوم توضیحات وی درست است اما تمایلی ندارد به این موضوع اشاره کند که اگر ایران به تعهدات خود عمل میکرد، امروز ایران در موضعی طلبکارانه و بالا در مقابل همسایه شرقی قرار میگرفت.
سؤال صریح از وزیر نفت این است که چرا تکمیل خط لوله صادراتی به پاکستان متوقف شد و بر چه اساسی چنین تصمیمی اخذ شد؟ وزیر نفت یکبار میگوید چون پاکستان اهتمامی در واردات گاز از ایران ندارد دستور توقف تکمیل خط لوله صادر شدهاست و اندکی بعد میگوید چون این کشور پول پرداخت گاز ایران را ندارد، صادرات گاز به این کشور غیرمنطقی است.
پاسخهای متناقض وزیر نفت به خوبی نشان میدهد وی به دنبال مفری برای حرکتی رو به جلو است در حالی که برای این دو توضیخ وزیر نفت، استدلالهای دقیق و محکمی وجود دارد.
ژنرال بر این باور است که این کشور پول پرداخت گاز را ندارد،ولی همچنان این مهم را در «سایه» قرار میدهد که این کشور، به واردات ال ان جی و سوخت مایع مشغول است و بهای آن را سر موعد به تأمینکنندگان انرژی خود میپردازد که در مقایسه با گاز ایران بین ۳۰ تا ۴۰ درصد گرانتر است. ضمن آنکه میان دو کشور قرارداد روشن و قانونی وجود دارد که تخطی یک طرف از تعهد خود، موجب ارجاع به داوری شده و در نهایت طرفی که به تعهدات خود پایبند نبوده، محکوم به جریمه و پرداخت مبالغی کلان میشود که در قراردادهای گازی، یک اصل پذیرفته شدهاست. کمااینکه ایران در پروندههای ترکیه و ترکمنستان مجبور به پرداخت جریمه شده یا خواهد شد.
وزیر نفت به گونهای سعی در سادهسازی اشتباه خود در توقف این قرارداد را دارد که گویی سخن از یک مبادله پایاپای روستایی است که اگر شد، چه بهتر و اگر هم نشد که هیچ. زنگنه بهتر از هر فرد دیگری میداند یک قرارداد صادرات گاز چه مختصات و پیچیدگیهایی دارد و اگر ایران به تعهدات خود پایبند بود، امروز میتوانستیم از این کشور حداقل ۲ میلیارد دلار جریمه دریافت کرد.
وی در توجیه دیگری میگوید به تعهدات خود پایبند بوده و این پاکستان است که هیچ اقدام عملی را انجام نداده است. برای تنویر افکار عمومی باید گفت خط لولهای که وزیر نفت معتقد است که ایران آن را اجرا کردهاست، خط لولهای است برای تأمین گاز استان سیستان بلوچستان و همچنین گازی که به چابهار میرود. خط لوله مدنظر وزیر نفت دارای چهار انشعاب است که دو انشعاب آن به زابل و زاهدان میرود و دو انشعاب دیگر برای صادرات به پاکستان و چابهار – تغذیه واحدهای پتروشیمی – اختصاص یافتهاست. زنگنه که سال ۹۲ به وزارت نفت آمد، در حالی که خط لوله صادراتی – یکی از چهار انشعاب- در حال تکمیل بود،دستور توقف صادر کرد به این بهانه که وقتی طرف مقابل هیچ کاری انجام نمیدهد، این اقدام اشتباه محض است. وی مدام میگوید برای این خط لوله ۲ میلیارد دلار هزینه شدهاست،در شرایطی که این هزینه، برای یک خط لوله اصلی و سه انشعاب دیگر دیگر بوده و اصلاً ارتباطی به خط لوله صادراتی ندارد.
اگر وزیر نفت دستور توقف نمیداد، انشعاب صادراتی به بهرهبرداری میرسید و ایران طبق بند take or pay میتوانست از اسلامآباد شکایت کند و ۷۰ درصد «گار صادر نشده» را از این کشور طلب کند. این بند در همه قراردادهای گازی وجود دارد که بر اساس آن، اگر کشور خریدار گاز نتواند به تعهدات خود برای واردات گاز عمل کند، باید بخشی از پول گازی که نتوانسته از خریدار دریافت کند، پرداخت کند و اگر خریدار هم نتواند نیازهای گازی خریدار را تأمین کند با چنین مکانیزمی مجبور به پرداخت جریمه است؛ موضوعی که میان ایران و ترکیه بارها اتفاق افتاده و طرفین یکدیگر را به پرداخت غرامت محکوم کردند.
این همان نقطهای است که زنگنه را از هرگونه روشنگری فراری میدهد و تبدیل به کابوس بزرگی برای وی شده است که چگونه با یک تصمیم اشتباه، بازار گاز پاکستان را جمهوری اسلامی ایران گرفت و به کشورهای دیگر هدیه کرد. خط لوله تاپی که جایگزین گاز ایران است با حمایت سعودیها و تأمین مالی این کشور در حال اجراست و این نشان میدهد، در روزهایی که خودمان به دست خودمان فرصتسوزی میکنیم، چگونه دشمنان کشور به ویژه سعودیها در حال کوبیدن میخ آخر به تابوت گازی ایران هستند.
با استدلالهای وزیر نفت، لابد ترکمنستان نیز برای صادرات گاز به پاکستان و هند در حال خیانت به خود است و تنها ایران است که به فکر تأمین منافع ملی خود به شکل اعلای خود است.
منبع:میز نفت