نفت امروز /فریدون برکشلی در گفتوگو با خبرنگاران، درباره جایگاه بازار چین در بین مصرفکنندگان انرژی و از جمله اظهار داشت: جایگاه این کشور در بازار انرژی و خصوصا نفت و گاز در حدی است که خود موضوع یک مطالعه و گفتگوی جدی و گسترده است. در طول دوره ۲۰۰۰ الی ۲۰۲۰، از هر دو بشکه تقاضای تازه نفت، یک بشکه توسط چین خریداری شد. به عبارتی چین را میتوان موتور رشد تقاضای جهانی نفت دانست. اگرچه در دو سال گذشته از سرعت رشد تقاضای چین کاسته شد، اما کماکان بزرگترین خریدار نفت دنیاست. از همین روی باز چین برای تولیدکنندگان عمده نفت و گاز از اهمیت ویژهای بر خوردار است. چین در سال گذشته میلادی ۱۴.۳ میلیون بشکه در روز نفت مصرف کرد. البته از آن پس مصرف نفت کشور کاهش داشت. چین واردکننده و صادرکننده فراورده های نفتی و در مقام یک صادرکننده خالص قرار دارد.
حساسیت نفتیها به چین
وی درباره مسیر حرکت انرژی چین و نقش ایران در این بین گفت: بیشتر تولیدکنندگان نفت جهان، افق بازار و آینده خود را در چین میبینند. بنابراین نسبت به تحولات آن حساسند. چین از اواخر سال ۲۰۱۹ مقررات قرنطینه سختی را برای مدیریت کرونا اعمال کرد. استانهای بزرگ با جمعیت چندین ده میلیون و صنایع مهم، جملگی بسته شدند. رشد تولید ناخالص داخلی افت کرد و به کمتر از ۳ درصد رسید. در نتیجه تقاضای نفت چین هم حدود یک میلیون بشکه در روز کاهش پیدا کرد. از پایان سال ۲۰۲۲ چین تصمیم گرفت تا نسبت به سیاست موسوم به کووید-صفر تجدیدنظر کند و عملا از نوامبر ۲۰۲۲، بازگشایی اقتصاد را آغاز کرد. این سیاست بازار جهانی نفت را تا حدود زیادی امیدوار کرد. البته برای ارزیابی تاثیرات بازگشایی اقتصاد چین در انتظار سه ماهه دوم و سه ماهه سوم باقی ماند. در همین مدت کوتاه حدود ۷۰ میلیون چینی مسافرت داشتهاند، همین رقم نشان میدهد که چین میتواند سال ۲۰۲۳ را با سطح مصرف ۲۰۱۹ به پایان برساند.
تا ۱۰ سال آینده ۷۵ درصد نفت جهان به هند و چین میرود
مدیر گروه مرکز مطالعات بینالمللی انرژی وین در ادامه تصریح کرد: از همین جا میتوان به اهمیت بازار چین برای هر صادرکننده نفت و گاز پی برد. در واقع صادرکنندهای نیست که بتواند از اهمیت بازار چین غفلت کند. چین در ۲۰۲۲ جمعا ۴۲۰ میلیارد دلار نفت خام وارد کرد. سهم عربستان ۱۷.۴ درصد و سهم روسیه ۱۵.۶ درصد بود. عراق هم با ۱۰.۲ درصد مقام سوم را داشت. از رتبه ایران در بازار چین اطلاعات درستی در دست نیست. زیرا نحوه صادرات نفت خام ایران در بازار موسوم به بازار خاکستری صورت میگیرد و اطلاعات متفاوت هستند. در هر صورت دو بازار چین و هند طی ۱۰ سال آینده متوالی ۷۵ درصد یا سهچهارم رشد تقاضای جهانی نفت خواهند بود. غفلت از این دو بازار و بازارهای منطقه آسهآن قابل تصور نیست.
چین هم برای ایران استراتژیک است هم اوپک
وی درباره استراتژیک بودن بازار چین تاکید کرد: بازار چین برای تمام صادرکنندگان نفت و هم ایران مهم است. بعبارت دیگر برای همه اعضای اوپک، روسیه و هر تولیدکنندهای استراتژیک است. چنانچه منظور از استراتژیک بودن بازار چین برای ایران، ساختار منبعث از روابط استراتژیک یعنی فراتر از نفت است، به اعتقاد بنده تعاریف و مفاهیم استراتژیک نسبت به گذشته تغییر کردهاند. روابط استراتژیک عمدتا در چهارچوب منافع تعریف میشوند. کشورها در ارتباط با زیانها و مشکلات روابط استراتژیکی ندارند. اینکه چین به گسترش روابط خود با خاورمیانه، شتاب بخشیده بر پایه منافعی است که از این بافت از روابط قابل تعریف است. یعنی دریافت نفت و صدور کالا و خدمات. همین برآیند منجر به پیشبرد استراتژی کمربند و جاده هم میشود.
چین و امریکا در یک قدمی یک درگیری نظامی تمامعیار
برکشلی تصریح کرد: امروز چین و امریکا در یک قدمی یک درگیری نظامی تمامعیار قرار دارند. اما در عین حال بزرگترین شریک تجاری یکدیگرند. در ۲۰۲۲ دو کشور بالاترین حجم مبادلات تجاری را داشتند. بقیه کشورها هم همین وضعیت را دارند. روسیه و اسراییل، چین با هند و یا ژاپن و چین. بنابراین به اصطلاح تکتونیک جدیدی شکل گرفته و مناسبات کشورها بر پایههای اقتصادی تعریف میشوند. ایران در چهارچوب همین مناسبات میتواند با چین هم روابط برقرار کند و از منافع آن برخوردار شود.
ضربه جبرانناپذیر گروه ۷ به ساختار بازار جهانی نفت
وی درباره میزان صادرات نفت ایران به چین گفت: اطلاعات مستند از موقعیت نفتی ایران در بازار چین نداریم. چند روز پیش در گزارش یکی از کمپانیهای رصد نفتکشها عنوان شده بود که چین مقصد ۷۰ درصد از صادرات نفت خام و معیانات گازی ایران است، با تلاشهای روسیه برای ورود جدیتر به بازار انرژی چین، فضا برای ایران و رقبای دیگر قدری تنگ شده است. به نظر میرسد در کوتاهمدت اتحادیه اروپا، امریکا و گروه ۷ به هدف خود رسیدهاند. به این معنا که عرضه نفت در دسترس باشد، اما به قیمتی که عرضهکنندگان تحتتحریم، از درآمدهای سرشار محروم بمانند. این سیاست گروه ۷ به ساختار بازار جهانی نفت لطمات شدید و بلکه جبرانناپذیری وارد میکند، اما در هر صورت واردکنندگان عمده و خصوصا چین و هندوستان که با حداکثر ظرفیت کار میکنند و حجم بالایی از فراوردههای نفتی را به سایر کشورها و منجمله اروپا و امریکا صادر میکنند، از آن منتفع میشوند.
سند ۲۵ساله مثبت است؟
مدیر گروه مرکز مطالعات بینالمللی انرژی وین در ادامه به ارزیابی سند ۲۵ ساله همکاری با چین پرداخت و گفت: این تفاهمنامه مثبت است، برای ایران جذب سرمایهگذاری و تکنولوژی، در اولویت است. جذب ۴۰۰ میلیارد دلار در یک بازه ۲۵ ساله برای اقتصاد ایران خیلی کارساز است. البته بخش انرژی ایران نیاز عاجل به انتقال فنآوری روزآمد و بهنگام دارد. در بالادست و پاییندست نیاز جدی به سرمایه و تکنولوژی دارد. چینیها در ساخت و ساز دست بالا را دارند و علاقمندند که سرمایه عمدتا توسط شرکتهای چینی در ساخت و ساز و در راستای برنامه کمربند و جاده قرار گیرد. ایران نیز اکنون در کار ساخت و ساز در چند کشور دیگر در حال فعالیت است. در هر حال این که انتظار داشته باشیم با این تفاهمنامه، صنعت نفت ایران بتواند عقبماندگی چندین دهه را جبران کند، میسر نیست.
اقتصاد چین دگرگون میشود؟
وی درباره نقش روسیه و عربستان در بازار چین گفت: تولیدکنندگان عمده نفت و گاز تحولات چین را با دقت زیر نظر داشته و رصد میکنند. در ماه اکتبر ۲۰۲۲، کمیته حزب کمونیست چین، اجلاس مهمی داشت و آقای شیجینپینگ برای سومین بار کاندیدای ریاستجمهوری شد. البته در مرحله نهایی در اجلاس دیگری در ماه مارس امسال قرار است، انتخاب وی تصویب و اعلام شود. در هر صورت اعضای کابینه و مسیولین ارشد دولتی معین شدهاند. در کابینه این دور از ریاستجمهوری شیجینپینگ، تعداد اندکی از اقتصاددانان بهنام چین که طی دو دهه گذشته، ارقام دو رقمی رشد تولید ناخالص چین را رقم زدند و جملگی از هواداران آزادسازی فضای اقتصادی بودند، دیده نمیشوند. به نظر میرسد حاکمیت چین، بیشتر سیاسی و تمرکزمحور خواهد بود. این رویه در کشوری به بزرگی و اهمیت چین به عنوان دومین اقتصاد دنیا و کارخانه جهان، پیام ناگواری است.
بزودی نفت خاورمیانه قربانی میشود
برکشلی ادامه داد: چین مواد کانی و محصولات نیمهساخته وارد و کالاهای صنعتی صادر میکند. چنانچه اقتصاد چین از سیاست صادراتمحور به سوی اتکا به بازار داخلی مصرف حرکت کند، تمام ساز و کاری که در این چند دهه شکل گرفته را تحتتاثیر قرار خواهد داد. بدیهی است که نفت و گاز، در تیررس اولین ترکشهای سیاستهای احتمالی اقتصادی چین در دور سوم ریاستجمهموری شی خواهند بود. به علاوه چنانچه سیاست بر اقتصاد، تفوق پیدا کند، احتمال کشمکشهای منطقهای و یا احتمالا با امریکا خواهد بود. به نظر میرسد تایوان بعد از اوکراین، مقصد دومین جنگ نیابتی قدرتها خواهد بود و نفت خاورمیانه از قربانیان این شرایط خواهد بود. در همین راستا، ریاض و مسکو، لازم است در مواضع و سیاستهای انرژی خود، نقشه راه را بازتعریف کنند. در این بین روسیه یک قرارداد خط لوله طولانی انتقال گاز به چین را در دست احداث و عربستان یک سلسله پروژههای پالایشی و ظرفیتسازی به ارزش ۷۰ میلیارد دلار در چین در دست اقدام دارد.
چین در روابط مالی با ایران سختگیرتر از کرهجنوبی رفتار میکند
وی درباره استفاده از سرمایه چین در پروژههای نفت و گاز بیان داشت: چین، روسیه یا هند جملگی در داخل و خارج مرزهایشان پروژههای نفت و گاز دارند. اما این واقعیت را نمیتوان انکار کرد که برای توسعه بخش انرژی و به ویژه نفت در بالادست و پاییندست لازم است از فنآوریهای بهتری استفاده کنیم. روسیه توسعه صنعت نفت خود را با بهرهگیری از تکنولوژی و سرمایهگذاری بینالمللی شروع کرد. البته در اینجا بحث تحریم هم وجود دارد، شرکتهای روسی(قبل از جنگ اوکراین) و شرکتهای چینی مقررات مربوط به تحریم بر ضد ایران را با شدت دنبال میکردند. چین همین حالا در روابط مالی و انتقال وجه به ایران بسیار سختگیر و شاید مصرانهتر از کرهجنوبی رفتار میکند. بنابراین در هرگونه ارتباط اقتصادی با ایران تمام مقررات را رعایت میکند. بدیهی است که کشوری با ۷ تریلیون صادرات به جهان، باید قواعد بازی را رعایت کند.
مشکل ایران اطلاع طرف مقابل از انتخابهای اندک است
مدیر گروه مرکز مطالعات بینالمللی انرژی وین تاکید کرد: اینکه چین کشور مهمی است، جای پرسش ندارد، اما موضوع اصلی چهارچوب استراتژیک سیاستهای بینالمللی جمهوری اسلامی است. در شرایطی که کشور، انتخابهای محدود و معدودی دارد، قدرت چانهزنی خود را از دست میدهد. بنابراین بحث روابط نفتی با چین، روسیه یا هر کشور دیگری، تابعی است از دست باز کشور در انتخاب گزینههای مختلف. مشکل مهم ایران در باب جذب سرمایه و تکنولوژی، اطلاع طرف مقابل از انتخابهای اندک است.
عصر دلارسالاری رو به اتمام است اما یوان توان خودنمایی ندارد
وی درباره استفاده از پترویوان در ماعملات نفتی توضیح داد: بحث پترویوان مدتی است که مطرح هست. این درست است که عصر دلارسالاری رو به اتمام است. قرن بیستم، قرن امریکا و دلار بود. پیش از آن در قرون گذشته هم پوند و فرانک و سایر ارزها به نمایندگی از سوی قدرتهای فائق و مسلط زمان خود، ارزهای رایج زمانه خود بودند. اما باید توجه داشت که حالا هم سهچهارم گردش مالی دنیا به دلار است. یورو هم نزدیک به ۱۱ درصد ارز در گردش دنیاست. تجارت بین جمهوری اسلامی و چین با یوان، از مسیر سوئیفت عبور نمیکند، بنابراین در شرایط حاضر مشمول مقررات تحریمهای ثانویه نیست. چهارچوب پترویوان برای ایران و چین، در چهارچوب تهاتر شکل میگیرد. در واقع همین حالا هم ایران و چین به همین صورت با یکدیگر تجارت دارند، ولی از یوان چین مانند دلار و سایر ارزها نمیتوان استفاده کرد.
سرنوشت جایگزینی پترودلار چه شد؟
برکشلی ادامه داد: ما هم در سازمان اوپک برای جایگزینی پترودلار، سبدهای ارزی را تعریف کردیم. البته این مربوط به چند سال پیش است. هر آینه ارزش دلار در برابر سایر ارزها تضعیف میشد، بحث جایگزینی دلار با دیگر ارزها یا سبدی از ارزها مطرح میشد. یک دوره هم در سازمان اکو، پیمان همکاریهای اقتصادی که دبیرخانه آن در تهران است، موضوع جایگزینی ریال و یا سبدی از ارزهای اقتصادهای مهم سازمان شامل ریال، لیر و روپیه پاکستان مطرح شد. در عمل بیشتر کشورها، تمایل به انجام معامله به ارزهایی را دارند که دارای پذیرش بینالمللی است. در واقع پیشنهاد ایران برای تبدیل سازمان اکو به یک پیمان فراگیر، پیش از پیمان شانگهای مطرح شده بود.