به گزارش نفت امروز به نقل از ایلنا، همایون فلکشاهی، درباره وضعیت کنونی ایران در بازار نفت و انرژی بویژه حوزه گاز اظهار داشت: متاسفانه با وجودی که ایران پتانسیل عظیمی در حوزه نفت و گاز دارد، تاکنون در تبدیل این پتانسیل به واقعیت اقتصادی ناموفق بوده است و احتمالا در آینده کوتاهمدت ناموفق خواهد ماند. ایران دومین بزرگترین ذخیره گازی دنیا و چهارمین ذخایر نفتی جهان را در مالکیت دارد، اما تولید و صادرات کشور به خاطر دلایل مختلف محدود است.
چرا از بازار عقب ماندیم؟
وی گفت: در حوزه نفت دلیل اصلی عقب ماندن کشور در بازار، تحریمهای آمریکا است که فشار حداکثری را بر خریداران تحمیل کرده و همین موضوع تمایل خرید نفت از ایران را به شدت کاهش داده است. تنها کشورهایی که هنوز با ایران معامله میکنند، چین و سوریه هستند اما نفتی که به سوریه فرستاده میشود به احتمال زیاد فروشی نیست و تصمیم «میدان» است.
جای خالی ایران در بازار گران گاز
تحلیلگر موسسه بینالمللی کپلر خاطرنشان کرد: در حوزه گاز نیز با اینکه سومین تولیدکننده دنیا هستیم، اما مصرف داخلی هر سال رشد پیدا کرده و پتانسیل صادرات را محدود میکند. در سال جاری صادرات گاز به عراق و ترکیه، به عنوان بزرگترین مشتریان گازی ایران، برای مدت بلندی تقریبا به صفر رسید تا شرکت ملی گاز بتواند به مصرفکنندگان داخلی اولویت دهد. این در حالی است که بازار جهانی گاز با رشد وحشتناک قیمت مواجه شده است و ایران میتوانست گاز خود را با قیمت بالایی را به همسایگان تحویل دهد.
سرگردانی گاز ایران در تحریمها و ولع قطریها برای ال انجی
وی تاکید کرد: تحریمها و فشار دولت آمریکا دلیل دیگر عقبماندگی ایران در بازار جهانی گاز است. در دهه قبل چهار قرارداد الانجی با شرکتهای مختلف اروپایی و آسیایی امضا شده بود تا تکنولوژی الانجی به ایران برسد و توسعه پارسجنوبی سریعتر انجام شود، اما تحریمهای اقتصادی اوباما، در پاسخ به برنامه هستهای ایران اجازه تداوم حضور این شرکتها را نداد. همچنین مشکلات ویژه دیگری که بر سر قرارداد کرسنت رخ داد صدمه دیگری وارد کرد. بنابراین با اینکه ایران سومین تولیدکننده گاز دنیا است، سهم کشور در بازار جهانی گاز کمتر از یک درصد است. اما آن سوی خلیجفارس، قطر سالی نزدیک به 80 میلیون تن الانجی صادر میکند و قصد دارد تا 4 سال آینده این حجم را به 130 میلیون تن برساند.
فلکشاهی یادآور شد: در کوتاهمدت نیز اوضاع خوشبینانه نیست. نیاز به سرمایهگذاری و تکنولوژی به حدی رسیده که شاهد افت سریع تولید گاز پارسجنوبی هستیم و همزمان مصرف گاز به ویژه به خاطر سیاست یارانه انرژی در بخشهای مختلف کشور هر سال رشد شدیدی پیدا میکند.
نگاه تمام دنیا به چین و هند است
وی درباره لزوم ورود ایران به بازارهای نوظهور و در حال توسعه گفت: کشورهای نوظهور مانند چین و هند بزرگترین اولویت اقتصادی نه فقط صادرکنندگان انرژی بلکه تقریبا تمامی حوزههای اقتصادی دنیا هستند، زیرا اکثر رشد اقتصادی جهانی در آینده بلندمدت را در این کشور ها مشاهده خواهیم کرد. با بالا رفتن قدرت خرید طبقات متوسط این کشورها، مصرف اقتصادی و در ضمن مصرف انرژی این کشورها رو به افزایش است. بنابراین کشورهای صادرکننده نفت مانند عربستان، عراق، امارات، روسیه و صادرکنندگان گاز مثل روسیه، آمریکا، قطر و استرالیا سعی میکنند تا سهم بیشتری از این بازار به دست بیاورند. اما برای ایران اهمیت دادن به این کشورها در استراتژی اقتصادی نه فقط یک دلیل اقتصادی دارد بلکه یک تصمیم سیاسی هم هست.
حق انتخاب نداریم
تحلیلگر موسسه بینالمللی کپلر ادامه داد: به دلیل تحریمها، تعداد زیادی از بازارهای جهانی درها را بروی شرکتهای ایرانی بستهاند و ایران حق انتخابی ندارد جز اینکه به طرف شرق برود به خصوص چین که حاضر است تا حدی از ریسک تحریمهای آمریکا بگذرد. همچنین به خاطر مشکلات اقتصادی؛ دولت و دیگر نهادهای داخلی، چارهای جز دنبال کردن پشتیبانی اقتصادی برخی کشورها از جمله چین، ندارند.
نفت سنگین ایران بهترین گزینه برای اروپا
وی درباره پتانسیل ایران برای دسترسی به بازارهای دست اول بیان داشت: تا زمانی که تحریمها لغو نشوند تقریبا هیچ شانسی نداریم. تنها چند شرکت چینی احتمالا به خاطر پاداش و تخفیف شگفتانگیز حاضر به معامله با ایران هستند. به نظر من متاسفانه اگر تغییر سیاسی مهمی اتفاق نیفتد، آمریکا جلوی پیشرفت اقتصادی ایران را خواهد گرفت. اما از طرف دیگر کشورهای آسیایی مانند هند و ژاپن از تمایل خود برای خرید نفت ایران در صورت لغو تحریمها خبر دادهاند. در نهایت، تصمیم تراکنش با ایران یک تصمیم اقتصادی است. مثلا اگر شرکتهای پالایشی اروپا دنبال نفت سنگین با قیمت پایین باشند و ایران بهترین گزینه باشد، آن زمان ایران میتواند به این بازارها دستیابی پیدا کند، البته به شرط این که ریسک تحریم آمریکا وجود نداشته باشد.
توسعه نفتی امارات با ژاپن و پاکستانیها
فلکشاهی با اشاره به برنامههای صادراتی کشورهای نفتخیز گفت: در سال 2021، 80 درصد صادرات نفت عربستان به مقصد آسیا رفته، 76 درصد صادرات عراق هم با در نظر گرفتن صادرات اقلیم کردستان به کشورهای آسیایی است، به نظر بنده جالبترین امارت است زیرا رابطه نفتی خیلی خوبی با ژاپن دارد، در سالهای 50 میلادی اولین شرکتهای خارجی که برای توسعه صنعت نفت این کشور ورود کردند ژاپنیها بودند، بنابراین اولین مقصد نفت این کشور هم ژاپن بوده اما در چند سال اخیر سهم ژاپن کوچکتر و سهم چین و هند بیشتر شده، در سال2015 و 2018 شرکتهای چینی و هندی با ادنوک امارات قراردادهای نفتی زیادی منعقد کردند، همچنین اخیرا شرکتهای پاکستانی عملیات اکتشاف در یک بلوک نفتی را در امارات برنده شدهاند که قطعا در پی آن صادرات از امارات به پاکستان افزایش مییابد، در کل از 2.3 میلیون بشکه نفت صادراتی امارات 2.2 میلیون بشکه در روز به بازارهای آسیایی ارسال میشود، بنابراین شرکت ملی نفت ایران رقبای منطقهای زیادی دارد.
آیا نفت ایران در چاهها باقی خواهد ماند؟
وی درباره احتمال دست نخورده ماندن نفت ایران گفت: همین اتفاق را اکنون مشاهده میکنیم. تولید نفت حدود یک میلیون و 500 هزار بشکه در روز پایینتر از ظرفیت تولید است، تنها به این دلیل که ایران برای این نفت مشتری ندارد. صادرات نفت کشور از اواخر سال 2020 و انتخاب جو بایدن از میانگین 300 هزار بشکه در روز به 600-700 هزار بشکه در روز رسیده است، اما این آمار به سقف رسیده است و امکان افزایش قابل توجه این آمار خیلی کم است، مخصوصا با سختتر گرفتن این موضوع از طرف دولت بایدن. در حالی که قبل از بازگشت تحریم از سوی دونالد ترامپ، صادرات نفتی به 2.2 میلیون بشکه در روز و با میعانات گازی به 2.6 میلیون بشکه در روز رسیده بود.
تحلیلگر موسسه بینالمللی موسسه کپلر خاطرنشان کرد: یکی از چالشهای مهم این است که مصرف داخلی محصولات نفتی افزایش پیدا کرده و بالاتر از سطح ظرفیت پالایش کشور رسید. در این زمینه، تکمیل پالایشگاه ستاره خلیجفارس بیشترین اهمیت را در پروژههای انرژی داخلی داشته است تا کمبود تولید بنزین جبران شود. اما، سوال اینجا است که تا چه زمانی ایران میتواند در حوزه انرژی چه در تعادل محصولات نفتی و در تولید گاز خودکفا بماند؟
چرا تولید ونزوئلا فرو ریخت؟
وی تاکید کرد: در نهایت بزرگترین چالش برای اقتصاد کشور، فرار مغزها است. این رویداد در سالهای اخیر برجستهتر شده است. کمبود فرصت و امکانات شغلی متاسفانه راه را برای مهاجرت باز کردهاست. ایران 4 دهه است که تحت تحریم است و تا به حال با کمک نیروی انسانی با استعداد کشور توانسته مقابل مشکلات اقتصادی تا حدی بایستد اما اگر کیفیت و تعداد این نیروی انسانی کم شود، امکان نجات دادن صنعت نفت و گاز کمرنگتر خواهد شد، دقیقا اتفاقی که بر سر ونزوئلا افتاد، کشوری که در طول 5-6 سال تولید نفت از نزدیک 3 میلیون بشکه در روز به 500 هزار بشکه در روز فروریخت و اکنون تقریبا هیچ ظرفیت پالایشی برای این کشور نمانده است.