بیش از دو ماه از قطعی های برق میگذرد و پس از توجیه های بسیار، این بار به نظر میرسد مسئولان وزارت نیرو تهدید را جایگزین پاسخگویی کردهاند.
به گزارش نفت امروز، طی روزهای گذشته بار دیگر جدول خاموشی های احتمالی تهران منتشر شد و اینگونه اعلام شد که در هفته های آخر مرداد ماه و به دنبال افزایش دو درجهای دمای هوا، بار دیگر انتظار میرود مصرف برق کشور با افزایش 4000 مگاواتی همراه شود زیرا هر یک درجه افزایش دما حدود 2000 مگاوات افزایش مصرف برق را به همراه خواهد داشت. البته همزمان با انتشار جدول خاموشیهای احتمالی این نکته نیز گوشزد شد که در صورت صرفهجویی و رعایت مردم این خاموشیها رخ نخواهد داد.
اما امروز در اتفاقی عجیب محمد حسین متولی زاده، مدیر عامل توانیر در نشستی خبری گفته است: از مردم خواهش میکنیم با کاهش مصرف خود، کمک کنند تا برای صنایع فولادی که بعضی از آنها در حال تولید اکسیژن برای بیماران کرونایی هستند، مشکل پیش نیاید. این اظهارات او در حالی رخ داده که همین امروز در اخبار و به نقل از مصطفی رجبی مشهدی، سخنگوی صنعت برق کشور آمده است: تاکنون ۲۱۰ هزار دستگاه ماینر غیرمجاز کشف و ضبط شده که این ۲۱۰ هزار دستگاه، معادل یک نیروگاه ۸۰۰ مگاواتی برق مصرف کردند.
مصطفی رجبی مشهدی در عین حال تاکید کرده است: نیاز مصرف برق کشور در روز گذشته به ۶۵ هزار و۷۰۰ مگاوات رسید که این رقم در مدت مشابه سال گذشته ۵۵ هزار و ۵۰۰ مگاوات بود و این تفاوت رقم یعنی رشد ۱۰ هزار مگاواتی افزایش مصرف که به نظر طبیعی نیست.
وی همچنین از محدودیتهایی که قطعی برق در صنایع ایجاد کرده یاد کرده و گفته است: محدودیتهایی که در بخش سیمان اعمال شده بود مرتفع شد و بدون محدودیت در شیفت شب و تا ۷۰ درصد در روز امکان فعالیت وجود دارد.
حال سئوال اینجاست که در شرایطی که کرونا روزانه بیش از 500 کشته میگیرد و پیک جدید این بیماری شرایطی ایجاد کرده که از ابتدای شیوع کووید 19 بی سابقه بوده است، طرح چنین صحبتهایی و اتخاذ چنین تصمیماتی چه معنایی غیر از تهدید جان مردم در این شرایط سخت میتواند داشته باشد؟
اگر شرایط صنعت برق بهگونه ای است که صنایعی مانند سیمان میتوانند بدون محدودیت فعالیت کنند چه اتفاقی میافتد که در بخشی مانند فولاد که اکنون برخی فعالیتهای آن در زمینه تولید اکسیژن برای بیماران کرونایی است، محدودیت اعمال میشود؟
از سوی دیگر مدتهاست مردم معضلات و سختیهای خاموشی را تاب آورده اند اما با وجود کشف و مبارزه با برخی ماینرها، بسیاری از آنها همچنان فعالیت خود را ادامه میدهند و همان طور که سخنگوی صنعت برق نیز به آن اشاره کرده به نظر میرسد بخش قابل توجهی از ۱۰ هزار مگاوات افزایش مصرف نسبت به مدت مشابه سال گذشته به این امر مربوط باشد، حال در شرایطی که دولت و قوه قضاییه در برخورد قاطع با این فعالیتها به توفیق جدی نرسیدهاند و از 10 هزار مگاوات افزایش بار مصرف به شبکه تحمیل می شود تنها حدود 800 مگاوات از مصرفی که مربوط به ماینرها بوده را کشف کردهاند( که با استناد به آمار ارائه شده، رقمی کمتر از 10 درصد میشود)، در شرایطی که مردم طی این مدت به واسطه محدودیتهای ایجاد شده برای صنایع با معضلات متعددی مواجه شده اند که گرانی سیمان یا کمیاب شدن سرم تنها بخش کوچکی از آنهاست، اکنون طرح این نوع صحبتها اگر تهدید محسوب نمی شود چه معنایی برای مردم دارد؟
البته مدیر عامل توانیر در ادامه صحبتهای خود به دلایلی که منجر به خاموشیها میشود نیز اشاره کرده و در نشست خبری امروز خود گفته است: امسال به دلیل گرمای بیسابقه، خشکسالی بیسابقه و افزایش مصرف، سالی استثنایی بود و چالشهایی ایجاد کرد. خشکسالی امسال دو مشکل را به وجود آورد، اول اینکه بیش از هفت هزار مگاوات از تولید نیروگاههای برقآبی ما از بین رفت و از آن طرف مصرف بخش کشاورزی به دلیل استفاده از چاهها برای آبیاری گسترده بالاتر رفت.
وی در ادامه با اشاره به متوسط افزایش سه درجهای دما که منجر به افزایش پنج هزار مگاواتی برق شد، گفت: همچنین امسال مهمان ناخواندهای به نام رمزارزها داشتیم که گویی برق کشور را میبلعید.
نکته جالبتر آنکه سخنگوی صنعت برق در صحبتهای خود از افزایش 10 هزار مگاواتی مصرف یاد میکند و در عین حال مدیرعامل توانیر از بین رفتن هفت هزار مگاواتی تولید نیروگاههای برق آبی را متذکر میشود.
در هر صورت تامین پایدار برق از وظایف وزارت نیرو بهشمار میرود که اگرچه ممکن است در این زمینه توجیهات قابل قبولی از سوی مسئولان این وزارتخانه ارائه شده باشد اما اینکه در شرایطی که ماینرها آزادانه فعالیت خود را ادامه میدهند، تولید نیروگاههای برق آبی پائین آمده و خشکسالی و افزایش دما نه تنها در ایران بلکه در کشورهای همسایه نیز تولید برق را با مشکل مواجه کرده، اینکه یکباره بار کنترل مصرف را به عهده حلقه آخر زنجیره یعنی مردم بیندازیم و آنها را تلویحی تهدید کنیم که اگر مصرف کنترل نشود ممکن است در تامین اکسیژن برای بیماران کرونایی محدودیت ایجاد شود، چه معنایی غیر از بی مسئولیتی و بی تدبیری میتواند داشته باشد؟