به گزارش نفت امروز، از زمان جدایی هرات از ایران در سال ۱۸۵۷ (میلادی)بحث استفاده از آب رود هیرمند با فراز و نشیب هایی همراه شد و طی این سالها با وجود اینکه افغانستان در اغلب زمان ها از دولتی قدرتمند بهره نمی برده اما همچنان در استفاده از آب این رود مشترک به گونه ای عمل کرده که شاید هیچ دولتی در قوی ترین مذاکرات هم نتواند تا این اندازه سهم بگیرد.
در واقع رود هیرمند در گذشته در هر دو کشور افغانستان و ایران جاری بود اما جدایی هرات از خاک ایران به موجب معاهدهٔ پاریس و خودداری گستردهٔ حاکمیت افغانستان از جاری ساختن رود هیرمند در خاک ایران، مسئلهٔ حقابهٔ رود هیرمند را به یکی از مسائل مهم سیاسی، اجتماعی و زیستمحیطی دو کشور مبدل ساخت، به گونه ای که طی تمام این سالها میان دو کشور بحث بر سر این سهم ادامه داشته و حتی تلاش هایی با کشورهای مختلف صورت گرفته تا این موضوع بدون شکایت ایران به مجامع بین المللی ختم به خیر شود.
حال نیز در آخرین روزهای دولت تدبیر و امید و در شرایطی که طی سال های گذشته مردم سیستان و جنوب ایران به لحاظ کم آبی با مشکلات بسیاری مواجه شدند بار دیگر صحبت از پیگیری های مقامات ایران و افغان برای رسیدن به توافقی در این زمینه است.
هر ثانیه ۲۶ مترمکعب آب سهم هامون
پس از معاهده پاریس، افسران راج بریتانیا برای تعیین خطوط مرزی میان ایران و افغانستان تلاش کردند. نخستین رژیم حقوقی هیرمند را یکی از همان افسران به نام ژنرال گلداسمیت در سال ۱۲۵۱ خورشیدی (۱۸۷۲ میلادی) نوشت حال با وجود اینکه بیش از یک قرن از این تاریخ می گذرد جدال در این زمینه همچنان ادامه داشته و طی این سالها تلاش های متعددی در این خصوص صورت گرفته و حتی در زمان رضا شاه پهلوی که دو کشور برای نزدیکی به یکدیگر گامهایی برداشتند نیز از سال ۱۳۱۱ مذاکراتی در مورد اختلافات بر سر مرزها و حقابه هیرمند آغاز شد اما شاید جدی ترین تفاهم نامه ای که طی این سالها مورد تاکید دو کشور قرار داشته قرار داد 1351 باشد.
در سال ۱۳۲۷ منصورالسلطنه عدل نماینده ایران در سازمان ملل متحد شکوائیهای علیه افغانستان به شورای امنیت این سازمان درباره توسعه زیرساختهای آبی در سوی افغانستان داد. دولت آمریکا وابسته کشاورزی سفارت خود در تهران به نام پولستر را برای تهیه گزارشی موشکافانه از وضعیت سیستان و آب هیرمند به منطقه فرستاد. برمبنای گزارش پولستر، دولت ایالات متحده آمریکا کمیسیون بیطرفی به نام «کمیسیون دلتا» برای راه حل این معضل پیشنهاد کرد. در مارس ۱۹۵۰ سه کارشناس با نامهای فرانسیسکو دومین گوئز از شیلی، رابرت لوری از آمریکا و کریستوفر نی وب از کانادا برگزیده شدند. برآیند پژوهش این کمیسیون در ۱۹۵۱ (میلادی) گزینش ۶۴۰ میلیون متر مکعب در سال یا ۲۲ متر مکعب در ثانیه برای ایران بود. افغانستان نظر این کمیسیون را پذیرفت اما ایران آنرا رد کرد. سرانجام در ۲۲ اسفند ۱۳۵۱ (خورشیدی) گزارش کمیسیون دلتا میان امیرعباس هویدا، نخستوزیر آن هنگام ایران و موسی شفیق، نخستوزیر آن هنگام افغانستان در کابل به امضاء رسید و مقرر شد در هر ثانیه ۲۶ مترمکعب آب (معادل ۸۵۰ میلیون مترمکعب در سال) سهم سیستان و دریاچه هامون باشد.
علیرغم انعقاد قرارداد حقآبه هیرمند، از اواخر دهه ۱۳۷۰ (خورشیدی) و همزمان با کاهش بارش سالانه و گسترش خشکسالی بر سیستان، میزان ورودی آب رود هیرمند به دریاچه هامون مرتباً کاهش یافت. انتقال آب هامون جهت استفاده در شهر زاهدان توسط خط لوله و انتقال و ذخیره اندازه زیادی از آب دریاچه هامون به چاههای نیمه زابل و همچنین استفاده آب هامون برای کشاورزی از عوامل اصلی خشکی هامون میباشد. نبود دولت قدرتمند در افغانستان، ساخت بند کجکی بر روی هیرمند، نصب و بهکارگیری انواع پمپ در مسیر رود هیرمند برای کشاورزی در افغانستان؛ خشک شدن دریاچه هامون (که هفتمین تالاب بینالمللی جهان است) را در پی داشتهاست. این مسئله موجب قطع منبع زندگی ۴۰۰ هزار سیستانی، کاهش چشمگیر پرندگان بومی سیستان، رو به انقراض نهادن گاو سیستانی، تنگدستی و ناامنیهای متعاقب آن به واسطه فعالیت قاچاق مواد مخدر و گروههای تروریستی، مهاجرت گسترده سیستانیان به مناطق شمالی ایران و زوال روزافزون صنایع دستی سیستان شدهاست.
در این سالها افغانستان که در اغلب سالها فاقد دولتی قدرتمند بوده به گونه ای عمل کرده که انشعابات متعددی از رود هیرمند گرفته و در نهایت باعث کاهش قابل توجه حجم آب ورودی به ایران شده است این اتفاق در حالی رخ داده که بر اساس اطلاعات ماهوارهای حوضه آبریز هیرمند، میزان بارندگی در بالادست این رودخانه در طول 33 سال گذشته کاهش پیدا نکرده اما با وجود اینکه رودخانه هیرمند اصلیترین منبع تالاب هامون به حساب میآید، خشک شدن تدریجی این تالاب از اوایل دهه 70 شمسی آغاز شده و در سالهای اخیر با شدت بیشتری پیش رفته تا جاییکه نام این تالاب در «لیست تالابهای در معرض خطر» (مونترو) ذکر شده است.
مصائب کمال خان
در این میان یکی از اقداماتی که از سوی افغانستان صورت گرفته و می تواند تبعات ناخوشایندی برای ایران و هامون داشته باشد بحث ایجاد سدکمال خان در طرف افغان است. رضا اردکانیان، وزیر نیرو پیش از این با اشاره به مسئله لزوم پایبندی دو کشور به معاهده 1351، در این باره گفته است:« بحث سد کمالخان هم بحث جدی است و بسیار مراقب هستیم که این سازهای که همسایۀ ما ایجاد کرده است، هیچ اختلالی در تأمین حقآبۀ ایران ایجاد نکند... قبل از احداث این سازه مسیر آب به گونهای بود که به طور طبیعی از توسعۀ بعضی کانونهای تولید گرد و غبار جلوگیری میکرد ولی این سازه با تغییری که در مسیر آب میدهد، احتمال اینکه موجب مشکلات زیستمحیطی وسیع نه فقط برای ما بلکه برای خود افغانستان هم بشود، را ایجاد می کند.»
پس از تمام این فراز و نشیب ها اکنون بیستوسومین جلسه مشترک کمیساران آب هیرمند با حضور مقامات جمهوری اسلامی ایران و جمهوری اسلامی افغانستان در حال برگزاری است.
روز گذشته معاون آب و آبفای وزارت نیرو که مسئولیت کمیسار آب هیرمند از طرف جمهوری اسلامی ایران را به عهده دارد، در این جلسه خواستار تامین حق آبه ایران براساس معاهده ۱۳۵۱ فیمابین شد.
قاسم تقی زاده خامسی در این نشست دغدغههای ایران را نسبت به احداث و آب گیری بند کمالخان روی هیرمند اعلام کرد و گفت: براساس ماده پنجم معاهده ۱۳۵۱ هیرمند، افغانستان باید موافقت ایران را برای ساخت این بند جلب می کرد و ما معتقدیم این بند پیامدهای اجتماعی ناشی از مهاجرت، تعطیلی کشاورزی و توسعه کانونهای گرد و غبار را خواهد داشت.
وی افزود: مردم در منطقه سیستان تشنه هستند و آنچه که ما نگران آن هستیم عدم دریافت حق آبه در سال جاری و کمبود آب در سیستان است. ما پیگیر دریافت حقآبه خود آن هم به صورت درست و کامل براساس معاهده هستیم.
کمیسار افغانستان نیز در این جلسه اظهار امیدواری کرده با توجه به خشکسالی سال جاری بتوانیم در این جلسه برای برنامه ریزی تامین حقآبه به نتایج مثبتی برسیم و معاهده را اجرا کنیم. این مستلزم همکاری دو جانبه است.
اگرچه در اظهارات مقامات افغان اینگونه به نظر می رسد که بار دیگر بحث خشکسالی و بارش کمتر بهانه و دستاویزی برای عدم اجرای تعهدات این کشور شده اما به هر صورت این جلسه امروز هم برای تصمیم گیری نهایی ادامه خواهد داشت.